ثمین منثمین من، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

ثمین عشق مامان و بابا

دوستت دارم مامانی

دخترکم دیشب برا شما و پسرخاله هات طاها و صدرا،از اینترنت ترانه شاد و کودکانه گرفتم تا وقتی که به دنیا میایی برات بذارم و ارامش بگیری.و البته کمتر شیطونی کنی. مامانی میدونی کی اولین بار متوجه شدیم شما دخترکم توی راهی؟اول مرداد 92. 24شهریور فهمیدیم که جنسیتت دختره.اولین بار صدای قلبتو 22مرداد شنیدم که البته برات فیلمشو گرفتم تا ایشالا بعدها بذارم ببینیش.دومین سونوگرافیتم برات فیلم گرفتم همون موقع که دکتر گفتش دخترک من توراهه. اولین وسایلی هم ک برات گرفتم شامپوهات بودش و اسفنج حمومت،چون قبل از فهمیدن جنسیتت برات خرید کردم. عاشقتم مامانی.
30 دی 1392

آخرین عکس سونوگرافی ثمین

سلام دخملکم.امروز آخرین عکس سونوگرافیت که مربوط به یکماه پیشه ر و برات گذاشتم.اونموقع 700گرم بودی مامانی.دکتر گفت خوبه ولی نسبت به بچه های دیگه وزنت کمتره.اشکال نداره بدنیا که اومدی با همدیگه جبران میکنیم،باشه مامان؟ ...
30 دی 1392

عیدت مبارک مامانی

سلام دختر خوشگلم.هم عیدت هم دومین روز 31هفتگیت مبارک مامانی.55روز دیگه بدنیا میایی و ما رو به ارزومون میرسونی. این روزا شیطونیات کم شده.فک کنم چون کم کم داری بزرگ میشی و جات داره کوچولو میشه اینجوری شده.شایدم تنبلیت میاد مامان جون. ثمینم دوست دارم از وسایل خوشگلت عکس بگیرم و بذارم تو وبلاگت ولی وقت نمیکنم.ایشالا ی روز ب همین زودی اینکارو میکنم. مامانی لطفا شیطونیاتو بیشتر کن. دوستت دارم ی عالمه.
30 دی 1392

تعریف شیطونیای دخترکم

ثمینم دیشب خیلی آروم بودی و برعکس همیشه ک شبا شیطونیات زیاد میشد و مامانو از خواب بیدار میکردی،دیشب چون خیلی اروم بودی مامان بیدار میشد و صدات میکرد و ی عالمه التماس تا شما یه تکون کوچولو بخوری یا یه لگد کوچولو بزنیو خیال مامان راحت بشه و بتونه دوباره بخوابه. مامانی همیشه شیطون باش مثل امروز عصرت مثل شبا و روزای دیگه. میدونی مامان اولین بار که حرکتتو حس کردم کی بود؟دوشنبه شب بودش بتاریخ 22مهر 92.شما دخترک عزیزم 16هفته و سه روز بودی.بعد اون تا یه هفته حس نکردم و بعدش اروم اروم بازیای شمارو تو دلم متوجه میشم تا الان و ایشالا تا زمان تولد قشنگت.
30 دی 1392

افتتاح وبلاگت مبارک دخترکم

سلام سلام سلام ثمینم امروز شما دقیقا 29 هفته و 5 روزه که عضو خانواده کوچیک ما شدی.خوش اومدی عزیزکم. بیصبرانه منتظر هفته آخر اسفندم که شما عزیز دلم بیایی و بغلت کنمو ببوسمت. عزیزکم بی نهایت خوشحالم از بودنت و داشتنت. دوست دارم زود تر بیایی تا عکسای قشنگتو بذارم تو وبلاگت.
30 دی 1392
1